ازدواج با مرد پزشک چه سختی‌هایی داره؟

ازدواج با مرد پزشک چه سختی‌هایی داره؟
13 تیر 1403

 

 (ازدواج با مرد پزشک چه سختی‌هایی داره؟)

☘️به وقت زندگی زیبا زندگی کنیم☘️

شاید خیلی از دخترها آرزوی این را داشته باشند که با یک پزشک ازدواج کنند یا خواستگار دکتر داشته باشند. چون فکر می‌کنند که در جامعه امروزی پزشکان از جایگاه اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردارند و می‌توانند زندگی خوبی را برای آنها تامین کنند. اما واقعا تمام هدف ما از ازدواج داشتن جایگاه بالای اقتصادی و اجتماعی است؟ پس ملاک‌های دیگر برای ازدواج چه می‌شوند؟ منظور ما این نیست که ازدواج با خواستگار دکتر کار اشتباهی است، بلکه می‌گوییم، اگر هدف از چنین ازدواجی صرفا بدست آوردن آسایش اقتصادی باشد کار درستی نخواهد بود و این تصمیم در کنار تمام محاسنش معایب بزرگی نیز می‌تواند داشته باشد. در این مقاله به بررسی این موضوع می‌پردازیم.

سوالاتی که قبل از ازدواج با خواستگار دکتر باید به آن پاسخ دهید

دقیقاً همان‌طور که هر کسی نمی‌تواند دکتر بشود، هر کسی هم نمی‌تواند همسر یک دکتر بشود. این نوع زندگی برای همه مناسب نیست. ما بر این باوریم که برخی دخترها برای زندگی با یک پزشک ساخته نشده‌اند؛ البته دخترهایی که نمی‌توانند با یک پزشک زندگی کنند، به هیچ وجه توانایی‌های کمتری از بقیه‌ی دخترها ندارند. اما زندگی موفق با یک پزشک به مجموعه مهارت‌های خاصی نیاز دارد. همسر یک پزشک شدن بدون داشتن این مهارت‌ها فقط یک چالش نیست، یک مشکل غیرقابل مدیریت است. بنابراین اگر می‌خواهید با خواستگار دکتر یا دانشجوی پزشکی ازدواج کنید، قبل از این که تصمیم نهایی را بگیرید، باید ابتدا به سوالاتی که در این مقاله برایتان مطرح کرده‌ایم، جواب بدهید. البته اگر پاسختان به تمام این سوالات مثبت نباشد، معنایش لزوماً این نیست که نمی‌توانید با خواستگار دکترتان ازدواج کنید. اما می‌توانید به این نتیجه برسید که به دلیل نداشتن یک مهارت خاص در جنبه‌هایی از زندگی آینده‌ با همسر پزشکتان با مشکلاتی مواجه خواهید شد. بنابراین بهتر است فرصت بیشتری به خودتان بدهید و شرایط را قبل از “بله” گفتن با دقت بیشتری سبک و سنگین کنید.

آیا دختر مستقلی هستید و می‌توانید کارهای زیادی را خودتان به تنهایی انجام بدهید؟ اگر پاسختان منفی است، می‌توانید این نوع زندگی را یاد بگیرید؟

همسر یک پزشک نسبت به بقیه‌ی خانم‌ها باید سطح بالاتری از استقلال را در خودش ایجاد کند. ساعات کاری پزشکان غالباً بسیار طولانی است و آنها مجبورند که مدت‌ها از خانه و خانواده‌شان دور باشند. یک پزشک نمی‌تواند به اندازه‌ی مردی که یک شغل اداری با ساعت کاری مشخص دارد، به همسرش در کارهای خانه کمک کند، بنابراین بخش بیشتری از مسئولیت‌های خانه و خانواده بر دوش خانم خانه قرار می‌گیرد. اگر این روزها از خودتان می‌پرسید که “میتونم با یه دکتر ازدواج کنم؟”، باید بدانید که مهارت مستقل بودن تاثیر بسزایی در مثبت یا منفی بودن جواب این سوال دارد. اگر اصلاً نمی‌توانید تصورش را بکنید که بخش اعظم کارهای خانه و مسائل مالی را به تنهایی مدیریت کنید، ازدواج کردن با یک پزشک برایتان دشوار خواهد بود و به مرور زمان باعث انباشته شدن رنجش و آزردگی در وجودتان می‌شود. بااین حال ما معتقدیم که مهارت مستقل بودن اکتسابی است و می‌توانید آن را یاد بگیرید. اکثر انسان‌ها خودشان را دست‌کم می‌گیرند، حال آن که توانایی‌هایشان بسیار بیشتر از آن چیزی است که خودشان تصور می‌کنند. هرچه کارهای بیشتری را خودتان به تنهایی و مستقل از دیگران انجام بدهید، به تدریج به توانایی‌هایتان بیشتر اعتماد می‌کنید و به این نتیجه می‌رسید که می‌توانید کارهای مختلف را خودتان به تنهایی انجام بدهید.

 

ازدواج کردن با پزشک و تنها ماندن لازم و ملزوم یکدیگرند. برنامۀ کاری یک پزشک سنگین‌تر از آن است که بتواند مدت زیادی را در کنار همسر و خانواده‌اش باشد. باید بدانید که همسر پزشکتان مجبور خواهد بود، حتی در روزهای تعطیل هم کار کند و شما را تنها بگذارد. اگر همسرتان دانشجوی پزشکی باشد، حتی وقتی هم خانه است، مجبور است ساعت‌های طولانی درس بخواند و خودش را برای امتحان بعدی آماده کند. به علاوه جابجایی‌های مداوم مربوط به تحصیل در دانشکده پزشکی، دوره دستیاری یا شغل‌های جدید ایجاب می‌کند که بارها و بارها از نو شروع کنید، دوستان جدیدی پیدا کنید و شبکه‌ی حمایتی جدیدی را در محل سکونت تازه‌تان ایجاد کنید. قبل از تصمیم نهایی مطمئن شوید که می‌توانید تنهایی را به خوبی تحمل کنید. واقعیت این است که اکثر ما نمی‌توانیم از تنهایی لذت ببریم، اما مطمئن باشید که می‌توانید تنها ماندن را یاد بگیرید و حتی به جایی برسید که تنهایی را دوست داشته باشید.

آیا می‌توانید دوست پیدا کنید؟ آیا می‌توانید شبکه حمایتی برای خودتان ایجاد کنید؟

ازدواج کردن با یک پزشک، یعنی ازدواج کردن با مردی که بسیار کم او را می‌بینید، به خصوص اگر همسرتان هنوز در حال تحصیل باشد. به علاوه شما غالباً حق انتخاب محل زندگی خود را ندارید، فقط باید خدا را شکر کنید که همسرتان در دانشکده پزشکی، دوره دستیاری یا فلوشیپ پذیرفته شده است، حالا هر کجا که می‌خواهد باشد. بنابراین وقتی نمی‌توانید محل زندگی‌تان را انتخاب کنید، به احتمال زیاد نمی‌توانید در کنار خانواده یا دوستانتان زندگی کنید. البته برخی شانس با آنها یار است و می‌توانند در نزدیکی خانواده‌شان زندگی کنند، اما اکثر افراد تا این اندازه خوش‌شانس نیستند. تصور کنید که به مکان جدیدی نقل مکان کرده‌اید که هیچ کدام از دوستان و اعضاء خانواده‌‌تان در آنجا زندگی نمی‌کنند و همسرتان هم معمولاً شما را تنها می‌گذارد. چطور می‌خواهید دوستان جدیدی پیدا کنید؟ برای موفقیت و آرامش در زندگی با یک پزشک به یک شبکه‌ی حمایتی منسجم نیاز خواهید داشت. این دوستان و حامیان فرشته‌ی نجاتتان در روزهای سخت خواهند بود، وقتی به یک نفر نیاز دارید که از فرزندتان مراقبت کند، به دادتان می‌رسند و سنگ صبورتان می‌شوند. به هیچ وجه، اصلاً و ابداً نمی‌توانید زندگی با یک پزشک را در تنهایی و بدون دوست پیش ببرید.

  آیا انعطاف‌پذیر هستید؟

آیا می‌توانید خودتان را با شرایط جدید وفق بدهید؟ اگر تمام برنامه‌هایتان به هم بریزد، می‌توانید شانه‌هایتان را با خونسردی بالا بیاندازید و سراغ برنامه‌ی بعدی بروید؟ منعطف بودن یکی از شروط اصلی زندگی با یک پزشک است، چون برنامه‌ی زندگی پزشکان کاملاً نامشخص است.

آیا دوست دارید با مردی با برنامه‌ی نامشخص ازدواج کنید؟

اگر می‌خواهید با یک پزشک، رزیدنت یا دانشجوی پزشکی ازدواج کنید، باید بدانید که برنامه‌ی او اصلاً مشخص نخواهد بود. برخی متخصصین ساعت کاری مشخصی دارند، اما اکثر پزشکان اصلاً نمی‌دانند که شیفتشان کی تمام می‌شود و می‌توانند به خانه برگردند. وقتی همسرتان آن‌کال باشد، برنامه‌اش به هیچ وجه قابل پیش‌بینی نخواهد بود.

ازدواج کردن با پزشک و تنها ماندن لازم و ملزوم یکدیگرند. برنامۀ کاری یک پزشک سنگین‌تر از آن است که بتواند مدت زیادی را در کنار همسر و خانواده‌اش باشد. باید بدانید که همسر پزشکتان مجبور خواهد بود، حتی در روزهای تعطیل هم کار کند و شما را تنها بگذارد. اگر همسرتان دانشجوی پزشکی باشد، حتی وقتی هم خانه است، مجبور است ساعت‌های طولانی درس بخواند و خودش را برای امتحان بعدی آماده کند. به علاوه جابجایی‌های مداوم مربوط به تحصیل در دانشکده پزشکی، دوره دستیاری یا شغل‌های جدید ایجاب می‌کند که بارها و بارها از نو شروع کنید، دوستان جدیدی پیدا کنید و شبکه‌ی حمایتی جدیدی را در محل سکونت تازه‌تان ایجاد کنید. قبل از تصمیم نهایی مطمئن شوید که می‌توانید تنهایی را به خوبی تحمل کنید. واقعیت این است که اکثر ما نمی‌توانیم از تنهایی لذت ببریم، اما مطمئن باشید که می‌توانید تنها ماندن را یاد بگیرید و حتی به جایی برسید که تنهایی را دوست داشته باشید.

آیا می‌توانید دوست پیدا کنید؟ آیا می‌توانید شبکه حمایتی برای خودتان ایجاد کنید؟

ازدواج کردن با یک پزشک، یعنی ازدواج کردن با مردی که بسیار کم او را می‌بینید، به خصوص اگر همسرتان هنوز در حال تحصیل باشد. به علاوه شما غالباً حق انتخاب محل زندگی خود را ندارید، فقط باید خدا را شکر کنید که همسرتان در دانشکده پزشکی، دوره دستیاری یا فلوشیپ پذیرفته شده است، حالا هر کجا که می‌خواهد باشد. بنابراین وقتی نمی‌توانید محل زندگی‌تان را انتخاب کنید، به احتمال زیاد نمی‌توانید در کنار خانواده یا دوستانتان زندگی کنید. البته برخی شانس با آنها یار است و می‌توانند در نزدیکی خانواده‌شان زندگی کنند، اما اکثر افراد تا این اندازه خوش‌شانس نیستند. تصور کنید که به مکان جدیدی نقل مکان کرده‌اید که هیچ کدام از دوستان و اعضاء خانواده‌‌تان در آنجا زندگی نمی‌کنند و همسرتان هم معمولاً شما را تنها می‌گذارد. چطور می‌خواهید دوستان جدیدی پیدا کنید؟ برای موفقیت و آرامش در زندگی با یک پزشک به یک شبکه‌ی حمایتی منسجم نیاز خواهید داشت. این دوستان و حامیان فرشته‌ی نجاتتان در روزهای سخت خواهند بود، وقتی به یک نفر نیاز دارید که از فرزندتان مراقبت کند، به دادتان می‌رسند و سنگ صبورتان می‌شوند. به هیچ وجه، اصلاً و ابداً نمی‌توانید زندگی با یک پزشک را در تنهایی و بدون دوست پیش ببرید.

  آیا انعطاف‌پذیر هستید؟

آیا می‌توانید خودتان را با شرایط جدید وفق بدهید؟ اگر تمام برنامه‌هایتان به هم بریزد، می‌توانید شانه‌هایتان را با خونسردی بالا بیاندازید و سراغ برنامه‌ی بعدی بروید؟ منعطف بودن یکی از شروط اصلی زندگی با یک پزشک است، چون برنامه‌ی زندگی پزشکان کاملاً نامشخص است.

آیا دوست دارید با مردی با برنامه‌ی نامشخص ازدواج کنید؟

اگر می‌خواهید با یک پزشک، رزیدنت یا دانشجوی پزشکی ازدواج کنید، باید بدانید که برنامه‌ی او اصلاً مشخص نخواهد بود. برخی متخصصین ساعت کاری مشخصی دارند، اما اکثر پزشکان اصلاً نمی‌دانند که شیفتشان کی تمام می‌شود و می‌توانند به خانه برگردند. وقتی همسرتان آن‌کال باشد، برنامه‌اش به هیچ وجه قابل پیش‌بینی نخواهد بود.

آیا وقتی از شوهرتان دور هستید، می‌توانید یک انسان کامل، شاد و مستقل باشید؟

منظورمان فقط این نیست که بتوانید کارهای مختلف را به تنهایی انجام بدهید، بلکه باید بتوانید زندگی شاد، زیبا و کاملی را مستقل از همسر آینده‌تان داشته باشید. آیا برای احساس شادی و خوشبختی به همسرتان نیاز دارید؟ قبل از ازدواج کردن با هر مردی باید یک انسان سالم و کامل از خودتان بسازید، این خودسازی در ازدواج کردن با یک پزشک اهمیت مضاعفی پیدا می‌کند. چرا؟ چون ماهیت شغل و فرایند آموزشی یک پزشک به گونه‌ای است که تمام وقت او را می‌گیرد. در زندگی آینده‌تان روزهایی پیش می‌آید که احساس می‌کنید تقریباً همه چیز حول محور شوهرتان و شغلش می‌چرخد. زندگی کردن با پزشک اصلاً شوخی نیست، ممکن است گاهی اوقات احساس کنید که حرفه‌ی شوهرتان مانند یک هیولا در حال بلعیدن تمام زندگی‌تان است و هیچ چیزی برای شما باقی نمی‌گذارد. در چنین شرایط سختی به سادگی ممکن است خودتان، هویتتان و هر آنچه را که برایتان مهم است، گم کنید. بنابراین اگر درصدد ازدواج با یک پزشک هستید، اول باید مطمئن شوید، که می‌توانید به تنهایی زندگی شاد و کاملی داشته باشید؛ به این ترتیب همسر قوی و مقاومی خواهید بود که از آزمون روزهای سخت زندگی سربلند بیرون خواهید آمد.

 آیا می‌توانید به شوهری که در محیط پراسترسی کار می‌کند، کمک کنید و از او حمایت کنید؟

 این سوال از آن جهت مهم است که پزشکان غالباً استرس کارشان را به خانه منتقل می‌کنند. در این شرایط شما باید برای گرم نگه داشتن رابطه‌تان تلاش کنید و با سختی‌های شغل همسرتان کنار بیایید. باید خودتان را برای بداخلاقی‌ها و خستگی‌های همسرتان آماده کنید. شغل پراسترس همسرتان بار سنگینی را، در تمام اوقات به خصوص در شرایط سخت زندگی به کل خانواده‌ تحمیل می‌کند. حتی اگر خودتان را راضی کنید که “خب، خواستگار من که جراح نیست، فقط یه دکتر عمومیه، پس لازم نیست راجع به این موضوع نگران باشم”، باید بدانید که پزشکی عمومی هم استرس خاص خود را دارد. تمام رشته‌های پزشکی با استرس همراه است، چون پزشکان با جان مردم سر و کار دارند. به عهده گرفتن چنین مسئولیتی در هر سطحی پرتنش است. فکر می‌کنید بتوانید این میزان استرس را تحمل کنید؟ می‌توانید با یک پزشک ازدواج کنید و از شوهری که نیرویش تحلیل رفته و به شدت تحت فشار است، حمایت کنید؟ البته همسرتان هر چه باتجربه‌تر شود، بهتر می‌تواند استرس شغلیش را مدیریت کند، اما شما باید در تمام مراحل در کنارش باشید و به او کمک کنید که خودش را با شرایط وفق بدهد. صبور بودن لازمه‌ی زندگی با یک پزشک است. به علاوه شغل پراسترس همسرتان بر روی شما نیز اثر می‌گذارد، پس باید بتوانید استرس واکنشی خودتان را هم مدیریت کنید.

  انتخاب از بین چند خواستگار: نکاتی برای انتخاب شوهر از بین چند مرد

آیا چون خواستگار دکترتان را دوست دارید، می‌خواهید با او ازدواج کنید؟

 مطمئن شوید که آماده‌اید تا تمام قد از انتخاب شغل همسر آینده‌تان و دکتر شدن او حمایت کنید، چون او را از صمیم قلب دوست دارید. چون پزشکی و درمان انسان‌ها او را خوشحال می‌کند و شما هم خوشحالی او را می‌خواهید. متاسفانه بسیاری از خانم‌ها به دلایل دیگری به جز عشق و تعهد با پزشکان ازدواج می‌کنند. اگر به خاطر پول یا پرستیژ زندگی با یک پزشک، می‌خواهید با خواستگارتان ازدواج کنید، باید به شما بگوییم که متاسفانه ناامید خواهید شد. پول و پرستیژ دوام چندانی ندارند و وقتی ثروت و جایگاه اجتماعی آن‌طور که انتظارش را دارید، از آب درنیاید، نفرت و دلخوری تمام وجودتان را دربرخواهد گرفت. حتماً این سوال مهم و دشوار را از خودتان بپرسید که آیا “چون خواستگارتان را از صمیم قلب دوست دارید، می‌خواهید‌ با او ازدواج کنید و آیا آماده‌اید تا پشتیبان و یاریگر همسرتان در روزهای سخت باشید؟”

شاید ازدواج با یک خواستگار پزشک برای بسیاری از دختران اتفاقی خوشایند باشد، چراکه بعد از ازدواج تا حد زیادی جایگاه اقتصادی و اجتماعی آنها تغییر می‌کند. مزایای چنین ازدواجی قطعا برکسی پوشیده نیست اما آنچه ما در یک ازدواج موفق بدنبال آن هستیم صرفا بدست آوردن جایگاه اقتصادی و اجتماعی بالا نیست. ازدواج با یک پزشک سختی‌هایی دارد که شاید هر دختری نتواند آن‌ها را بپذیرد. کسی که قصد ازدواج با یک پزشک را دارد باید بررسی کند که آیا می‌تواند در غیاب همسرش و زمان‌هایی که او شیفت شب است از پس مسئولیت‌های خودش و فرزندانش بربیاید؟ آیا می‌تواند از پس تنهایی بربیاد؟ برنامه‌اش برای زمان‌هایی که از لحاظ روحی به او احتیاج دارد اما همسرش کنارش حضور ندارد چیست؟ آیا می‌تواند برای خودش دوستانی پیدا کند و در نبود همسرش اوقاتش را با آنها بگذراند؟ آیا می تواند انعطاف پذیر باشدو خود را با برنامه‌های نامشخص همسر پزشکش تطبیق دهد؟ آیا بدون همسرش هم میتواند به تفریحات خودش برسد یا اینکه چون در غیاب او همه چیز تعطیل می‌شود؟ و آیا مهم‌تر از همه بخاطر اخلاق خوبش قصد ازدواج با او را دارد یا بخاطر جایگاه اقتصادی و اجتماعی‌اش؟ با پیدا کردن پاسخ این سوالات شما می‌توانید به راحتی جواب خواستگار پزشکتان را بدهید.

 

اشتراک گذاری:
مطالب مشابه
دیدگاه‌ها
امتیاز دهید:
0 از 5