بایدها و نبایدهای ازدواج بدون رضایت والدین (نارضایتی والدین از ازدواج)
☘️به وقت زندگی زیبا زندگی کنیم☘️
ازدواج کلمه‌ای است که شاید در نگاه اول به معنای رسیدن دو عاشق به یکدیگر باشد اما همیشه همه چیز به رمانتیکی این جملات نیست! برای برخی کلمه ازدواج ممکن است یادآور یک دوره طولانی از تلاش برای پشت سر گذاشتن موانع باشد، اینکه افراد مختلف برای ازدواج با چه موانعی روبرو می‌شوند به زندگی شخصی آن‌ها بستگی دارد اما معمولا یکی از مهمترین موانعی که افراد ممکن است با آن مواجه شوند زمانی است که والدینِ یک طرف یا هر دو طرف با این ازدواج مخالف باشند. چه باید کرد؟ آیا باید قید ازدواج با فرد مورد نظرمان را بزنیم یا اینکه بدون رضایت والدین ازدواج کنیم؟ اگر بدون رضایت آن‌ها ازدواج کنیم با چالش‌هایی مواجه خواهیم شد؟ در این مقاله این موضوع را از ابعاد مختلف برریس خواهیم کرد.
خانواده 2
لازم به ذکر است هدف ما از این مقاله ارائه باید و نبایدهای ازدواج بدون اذن پدر که یک امر قانونی و دارای مفاد و آئین‌نامه‌های خاص است نیست، از آنجایی که چنین لازمه ازدواجی در نظر گرفتن و آگاهی به موارد حقوقی است وارد آن نمی‌شویم. ما در مورد ازدواجی صحبت می‌کنیم که پدر و مادرتان چه دختر باشید چه پسر به صورت منطقی یا غیر منطقی با آن مخالف هستند اما در نهایت می‌توانید این ازدواج را انجام دهید. قبل از آن باید بدانیم این شرایط زمانی که والدین برای این مخالفت دلایل صحیح و منطقی دارند متفاوت از زمانی است که بدون دلیل مانع این ازدواج هستند و در ادامه مقاله هر دو این شرایط و باید و نبایدهایش را بررسی می‌کنیم.
وقتی مخالفتشان منطقی است و تصمیم می‌گیرید ازدواج کنید
چرا با اینکه مخالفتشان منطقی است نمی‌پذیرید؟
وقتی خانواده شما یا شریک عاطفی‌تان به هر دلیلی با این ازدواج مخالفت می‌کنند، اولین و مهمترین قدمی که باید بردارید این است که بررسی کنید آیا این مخالفت منطقی است یا خیر؟ اگر این مخالفت منطقی است و شما همچنان حاضر هستید با شریک عاطفی‌تان بمانید و ازدواج کنید لازم است از تمام ابعاد این مخالفت آگاه باشید و کاملا روی عواقب آن آمادگی داشته باشید. به غیر از آن باید دلیل خود را برای این ازدواج با وجودی که دلایل منطقی برای کنار زدنش وجود دارد بررسی کنید. آیا درگیر تله‌های مختلف روانشناسی هستید؟ لطفا صحبت‌های برخی مراجعین ما را که با مخالفت خانواده‌هایشان برای ازدواج مواجه شدند بخوانید:” پدرم مخالف بود چون می‌گفت کسی که حاضر نیست آزمایش اعتیاد بده حتما یه کلکی تو کارش هست و من بهش شک دارم”، “مامانم می گفت وقتی دوبار توی رابطه بهت خیانت کرده بعد از ازدواج هم می‌تونه بهت خیانت کنه ولی من فکر می‌کنم بعد از ازدواج درست میشه”، “خب آره یه وقتایی خسیس هست واقعا مامان بابام هم نگران همینن ولی خب من فکر کنم درست بشه”، “داداشم میگه نباید با کسی که دست بزن داره ازدواج کنی ولی خب آخه شاید تقصیر منم باشه که اینهمه عصبی میشه” و … یک روانشناس با خواندن و شنیدن این جملات به داشتن تله‌های روانشناسی مانند تله محرومیت هیجانی، طرد-رهایی و … شک می‌کند این شک را شما هم نسبت به خودتان بکنید! چه اشکالی دارد موضوع را بررسی کنید و اگر این پذیرفتن خطر در شما ریشه خاصی دارد آن را بیابید و برطرف کنید؟
چرا دو نفر عاشق هم می‌شوند؟ (چرا مجذوب شخص خاصی می‌شویم؟)
چقدر این چالش برایتان قابل مدیریت است؟
فرض کنید والدینتان دلایل منطقی برای ازدواج نکردن شما دارند و همانطور که در بالا توضیح دادیم فرض می‌کنیم موضوع را ریشه یابی کردید و مطمئن شدید تله خاصی ندارید و تنها مایل هستید راه دلتان را پیش بگیرید و با وجود چالش‌های احتمالی پیش رو شریک عاطفی که انتخاب کردید را نگه دارید و وارد ازدواج شوید در اینصورت لازم است توانایی مدیریت تنش‌های پیش رو را داشته باشید و نسبت به آن آگاه باشید. مثلا اگر خانواده شما با اختلاف سنی ۲۵ ساله شما برای ازدواج مخالف هستند و این یک مخالفت منطقی است شما باید آگاه باشید که این اختلاف سنی چه چالش‌هایی برای شما دارد؟ چه نقاط قوتی برای از پس این چالش‌ها برآمدن دارید؟ نقاط ضعفتان چیست؟ آیا این نقاط ضعف حل شدنی است؟ شریک عاطفی‌تان چقدر به این چالش‌ها آگاه است و از آن مهم‌تر چقدر برای حل آن به شما کمک می‌کند؟ بدترین و بهترین اتفاقی که برای شما با این شرایط می‌تواند بیفتد چیست و برای مدیریتش چقدر توانایی دارید؟ تا زمانی که به جواب این سوال‌ها نرسیده باشید نمی‌توانید مطمئن باشید ازدواجتان همان رابطه امنی است که دنبالش هستید.
شریک عاطفی‌تان سهمش را از این چالش می‌پذیرد؟
خانواده 3
همانطور که توضیح دادیم وقتی والدینتان با ازدواج شما مخالفت منطقی دارند به این معنی است که در ازدواج شما مشکلاتی وجود دارد و فرض می‌کنیم شما این مشکلات را به جان خریدید و تصورتان این است که به این مشکل آگاه هستید و توانایی مدیریتش را دارید. همسرتان چطور؟ او حاضر است در این راه کمکتان کند؟ از آن گذشته توانایی این کار رادارد؟ صحبت‌های فرشاد از مراجعین ما را بخوانید:” راستش خانواده من با ازدواجمون مخالف بودند چون می گفتند هیچ اشکالی نداره همسر تو قبلا ازدواج کرده و بچه داره اما نباید با شوهر سابقش رابطه و رفت و آمد داشته باشه لزومی نداره، اما من این فکر رو خیلی سنتی می دونستم و معتقد بودم چون خانم من بچه داره اشکالی نداره با پدر بچه گاهی به خاطر خود بچه ارتباط داشته باشن و سه نفری باهم برن پارک یا شهربازی و … و مطمئن بودم همسرم هم هیچ وقت کاری نمی‌کنه که خلاف عرف و شرع باشه یا منجر به بی اعتمادی من باشه، اما دو سال بعد ازدواجمون همسر من قرارهای دو نفره با همسر سابقش می‌ذاشت و وقتی من اعتراض می‌کردم می‌گفت ما گاهی نیاز داریم برای صحبت درباره پسرمون تنها باشیم نمی‌تونیم جلوی خودش صحبت کنیم و من می‌گفتم اوکی ولی لزومی نداره قرار حضوری داشته باشید این موارد رو تلفنی هم می‌تونید مطرح کنید امکا همسرم نمی‌پذیرفت و کمک نمی‌کرد من روی این موضوع حساس نشم و بی اعتماد نشم و از اون بدتر پیام‌هاش رو با اون پاک می‌کرد و ما با چالش‌های خیلی جدی برخوردیم”. همانطور که متوجه شدید همسر فرشاد می‌توانست به راحتی اعتماد همسرش را جلب کند و در چهارچوب عرف با پدر همسر فرزندش ارتبطا داشته باشد اما چنین کمکی به رابطه‌شان نکرد. پس مطمئن باشید شریک عاطفی شما توانایی و آگاهی مدیریت تنش‌هایی که از قبل قابل پیشبینی هستند را دارد.
آیا بیماری ام اس، انتخابهای شما برای ازدواج را محدود می‌کند؟
وقتی مخالفتشان منطقی نیست و تصمیم می‌گیرید ازدواج کنید
در این قسمت مقاله می‌خواهیم در مورد مواقعی صحبت کنیم که والدینتان نظر صحیحی برای ازدواج شما ندارند و مخالفتشان منطقی نیست. البته که هر پدر و مادری به احتمال بسیار زیاد همیشه خیر و صلاح فرزندشان را می‌خواهند اما این بدان معنی نیست که همیشه نظرشان درست است. در برخی مواقع آن‌ها نا آگاهانه و با تصور اینکه نظرشان ردست است شما را به اشتباه راهنمایی می‌کنند. در این مواقع چه باید کرد؟ در ادامه مقاله این موضوع را بررسی می‌کنیم:
تلاشتان را برای توجیهشان انجام دهید
درست است که مخالفت والدینتان توجیه منطقی ندارد اما شما نباید کاملا آن‌ها را نادیده بگیرید و لازم است برای ادامه روند اصولی و سالم ارتباطتتان با خانواده تلاشتان را برای توجیه آن‌ها بکنید. وقتی دلایل منطقی دارید لزومی ندارد بترسید و از طرفی لزومی ندارد بیش از توانتان برای اثبات تصمیم درستتان به خانواده تلاش کنید اما می‌توانید تا جایی که شرایطتتان اجازه می‌دهد برای توجیه خانواده‌تان وقت بگذارید. شما قرار نیست با ازدواج خانواده‌تان را به طور کلی از زندگی‌تان فاکتور بگیرید! ارتباطتتان ادامه دارد و باید تلاش کنید این ارتباط یک ارتباط سالم باشد و زمانی این ارتباط سالم است که طرفین دید مثبتی نسبت به یکدیگر داشته باشند البته که همیشه نمی‌توان همه را راضی نگه داشت و همانطور که توضیح دادیم باید این فرصت را تا جای امکان فراهم کنید.
استقلال کافی دارید؟
یکی از شرایط مهم و ضروری برای ازدواج این است که فرد بتواند استقلال عاطفی و مالی از خانواده داشته باشد. تصور کنید خانواده شما دلایل غیر منطقی برای ازدواج نکردنتان دارند و از طرفی شما به شدت به آن‌ها وابسته هستید، این موضوع می‌تواند اختلافات کوچک و بزرگی را برای شما، همسرتان و خانواده‌تان به وجود بیاورد. صحبت‌های میلاد از مراجعین ما را که با چنین مشکلی مواجه بود بخوانید:” مادرم از اول با ازدواج ما مخالف بود و تنها دلیلش این بود که نخواستم با دختر خالم ازدواج کنم، واسه همین هیچ وقت از زن من خوشش نیومد، بعد از ازدواج هم می گفت خودت تنها بیا خونمون، خب خانمم ناراحت می شد من تنها می رفتم اونجا منم می دونستم درخواست مادرم غیر منطقیه ولی خب چه کار باید می کردم نصف اجاره خونه مارو مادرم میده بخوام بهش نه بگم باید بریم تو کوچه زندگی کنیم”. متاسفانه همانطور که خواندید گاهی این درخواست های غیر منطقی و وابستگی فرد به خانواده‌اش منجر به باج دهی عاطفی فرد به خانواده‌اش می‌شود که نتیجه‌ای جز برهم زدن روابطتتان در زندگی مشترک ندارد. بنابراین لازم است شما بتوانید این وابستگی را در خودتا ریشه یابی و برطرف کنید.
مشاوره برای پیشگیری از طلاق و جدایی چه راهکارهایی را ارائه می‌دهد؟
قادر به مدیریت کدورت‌ها هستید؟
خانواده 4
وقتی والدین شما دلایل غیر منطقی برای ازدواج نکردن شما با شریک عاطفی‌تان داشته باشند معنی‌اش این است در سایر زمینه‌ها نیز ممکن است غیر منطقی باشند. غیر منطقی بودن در روابط ممکن است منجر به انواع و اقسام کدورت‌ها شود، چقدر توانایی مدیریت این کدورت‌ها را دارید؟ آیا از آن دسته از افراد هستید که به این کدورت‌ها با قهر و جر و بحث دامن می‌زنید؟ از آن دسته هستید که قصد راضی کردن همه را دارند و در بین کدورت‌ها له می‌شوند و در نهایت هم کسی راضیاش نیست؟ از آن دسته افراد هستید که همه چیز را نادیده می‌گیرید و سرتان را مانند کبک زیر برف می‌کنید؟ واقعیت این است که جزء هر کدام از این دسته‌ها باشید به معنای نداشتن مدیریت روابط و کدورت‌هاست. شما باید بتوانید بدون اینکه فشاری به خودتان و همسرتان وارد کنید و بدون اینکه بخواهید بیش از حد توانتان زمان و انرژی بگذارید بدون دامن زدن به آتش این کدورت‌ها روابط را از هر دو طرف مدیریت کنید. بهتر است برای این کار از مشاور کمک بگیرید تا با توجه به شرایطی که دارید بهترین راهنمایی را به شما بکند.
پل‌های پشت سر را خراب نکنید
درست است که والدینتان نظر غیر منطقی درباره همسرتان داده‌اند و با ازدواجتان مخالف هستند اما این به معنی خراب کردن تمام پل‌های پشت سرتان نیست، قرار نیست از خانواده‌تان به طور کامل عبور کنید تا ازدواج کنید، قطع ارتباط کامل با والدین به خصوص زمانی که بین شما دلبستگی‌های منطقی وجود دارد در آینده برای شما قطعا چالش برانگیز خواهد بود و لزومی ندارد خود را در چنین موقعیتی قرار دهید. مسائل را با یکدیگر قاطی نکنید، قرار نیست حالا که با همسر شما مخالف هستند تمام گذشته والدینتان را زیر سوال ببرید! تا جایی که اصل رابطه شما با همسرتان دچار تنش و مشکل نخواهد شد رابطه با والدینتان را به صورت معقول و همیشگی ادامه دهید.
با همسرتان یک تیم هستید؟
چه دلیل والیدنتان برای ازدواج نکردن شما منطقی باشد چه نباشد، مهم ترین نکته برای حل کردن این موضوع این است که شما و همسرتان تیم باشید و یکدیگر را درک و حمایت کنید. شما و همسرتان الویت یکدیگر هستید و هیچ چیزی نباید این الویت را تغییر دهد. مشکلاتی که با خانواده‌تان دارید مشکل هر دوی شماست و باید به کمک یکدیگر حلش کنید و از آن گذشته اگر با خانواده همسرتان مشکل دارید به هیچ عنوان همسرتان را بابت این موضوع تحت فشار قرار ندهید یا او را در تنگنا برای بین شما و خانواده‌اش انتخاب کردن قرار ندهید! برعکس باید بتوانید با همفکری و توافق یکدیگر این مشکل را پشت سر بگذارید.
